یه سری سوال مهم: اشتباه نکنین اینا سوال امتحانی یا کنکور نیست .

سوالا:

۱/ازتوسوال نمی شود چه تعداد دوست داشتی بلکه از تو سوال میشود برای چندنفردوست ورفیق بودی؟؟؟***************(قانون دوستی)********************

۲/ازتوسوال نمی شود چندتا۲۰گرفتی بلکه ازتوسوال می شود آیا لایق ۲۰هایت بودی؟؟؟*************(قانون لیاقت)***********************

۳/ازتوسوال نمی شوداز چندنفرتقلب گرفتی بلکه از تو سوال میشود به چند نفرتقلب رسوندی؟؟؟؟*********(قانون انفاق)************************

۴/ازتوسوال نمی  شود چنددست لباس توکمد داری بلکه از تو سوال میشود به چند نفر لباس پوشاندی؟؟؟***************(قانون کمک)******************

۵/ازتو سوال نمی شود چندتا خواهر داری بلکه از تو سوال میشود  چند برادر داری؟؟؟.....ااااااا معذرت میخوام هواسم پرت شد.......بلکه از تو سوال می شود رفتارت با آن ها چگونه بود؟؟؟*******************(قانون رفتار)**********************

۶/ازتو سوال نمی شود چرا حسابان ۲۰ نشدی بلکه از تو سوال میشود چرا به تو ۲۰ندادن؟؟؟**********************(قانون نامردی)***********************

۷/ازتوسوال نمی شودچرااینقدر راست میگویی بلکه از تو سوال خواهد شد چرااینقدر دروغ میگویی؟؟؟*********************(قانون دروغ)************************

۸/ازتو سوال نمی شود چه غذاهایی میخوری بلکه از تو سوال میشودشکم چند نفرراسیرکردی؟؟؟*******************(قانون وظیفه)***********************

۹/ازتوسوال نمی شودچرا زود فرسوده شدی بلکه از تو سوال میشود چراورزش نکردی؟؟؟*******************(قانون ورزش...کیوکوشین)

۱۰/ازتوسوال نمی شود چرا دندون عاریه گذاشتی بلکه از تو سوال می شود چرامسواک نزدی؟؟؟*********************(قانون بهداشت)************************

۱۱/ازتوسوال نمی شود چند تا کتاب خوندی بلکه از تو سوال می شود چه کتاب هایی رو نخوندی؟؟؟********************(قانون کتاب خوانی)************************

۱۲/از تو سوال نمی شود چرا معدلت افت کرد بلکه از تو سوال می شود چه کسانی تو رو افتوندن؟؟؟*******************(قانون حق خوری)***************************

۱۳/از تو سوال نمی شودچرا به جای درس خوندن اومدی نت گردی یلکه از تو سوال می شود با متنت چند نفر رو به راه آوردی؟؟؟****************(قانون گذشت)*********************

۱۴/ازتو سوال نمی شود چرا با حیوانات بدرفتاری میکنی بلکه از تو سوال میشو چرا آن سوسک را زیر پاله کردی ؟؟؟********************(قانون خوش رفتاری)**********************

۱۵/ازتوسوال نمی شود برای چه کسی زندگی میکنی بلکه از تو سوال می شود چند نفرحاضرن برای تو زندگی کنن؟؟؟*****************(قانون زندگی)**************************

-------------------------------------------------------------------------------------------

خب دوستان امیدوارم این ۱۵قانون رو توزندگیتون هیچ وقت فراموش نکنید و مرا به خاطر اینکه اینارو بهتون متذکر شدم سپاس گذار باشید.

چه شوخی چه جدی بعضیاشون حرفای گنده ای توش بود...البته ۰۰۰۰۱/۰تاشون...شمااز هموناهم استفاده کنید تو زندگیتون ببینید چی میشید!!!!!

((ازتوسوال نمی شود چرابه بلاگ من نیامدی بلکه از تو سوال میشود چرا اومدیو نظرندادی؟؟))

خدا پشت وپناه هممون با هم........   with speacial thanx from: chybegam.blogfa

تمام زندگی من از ۲ سال پیش تا حالا توی این مطلب خلاصه شده:


خب خب خب    


حتی فکرشم نمیتونی بکنی که الان میخوام چیکار کنم


الان از خونه عمو برگشتم و چند لحظه پیش تصمیم گرفتم همه زندگی خودم رو تعریف کنم   و خیلی خوشحالم که این کار رو میکنم.

اصلا اهمیت نمیدم چه کسی قراره این مطلب رو بخونه     و  حتی اصلا اهمیت نمیدم سی که این مطلب رو میخونه راجع به من چه طور فکر میکنه.


من میخوام همه زندگیمو تعریف و توصیف کنم

( هر کی ندونه میگه بابا عشق کور شده داره     اما حقیقت چیز دیگه ای هستش )


عشق من ( بهتر بگم همون زندگی من ) در زیر  نوشته  شده      بخونین و نظر بدین ( ندادین هم واسه من مهم نیست )


عشششششششششششششششششششق من اینه: 


 


تنها گروهی که من واقعا ازشون خوشم میاد هم خودشون هم اهنگاش linkinpark ...

این گروه ۶ نفرن که ۳ البوم دارن و یکی در سال ۲۰۰۰ و دیگری در سال ۲۰۰۲و دیگری در سال ۲۰۰۳ خونده شده ...

۱-hybrid theory

(۱۱ اهنگ )

۲- reanimation

(۲۰ اهنگ )

۳-meteora

(۱۳ اهنگ )


در این نوشته میخوام در مورد چگونگی شکل گرفتن گروه لینکین پارک توضیح بدم.
جرقه های اولیه این گروه به وسیله مایک و برد با تشکیل گروه صفر زده شد. گروه صفر از مایک , برد , جو , رابرت, ققنوس , تشکیل شده بود. که البته مایک قبل از اینکه نام گروه ازصفر به ( اصول سرباز دو رگه ) تغییر پیدا کنه گروه را ترک کرد اما ارتباطش رو با دوستای قدیمیش قطع نکرد و هم اکنون هم در گروه تارپوت فعالیت داره.
گروه صفر اولای کار فقط برای تفریح و سرگرمی کار میکردند اما کم کم مورد توجه دوستان و نزدیکان قرار گرفتند. سپس یک شو در لس انجلس برگزار کردند و با شرکت زامبا میوزیک قراردادی امضا کردند تا اولین شوی اونها رو تکثیر و پخش کنه.
صفر با گروههایی مثل سیستم آف ا دان و اس ایکس همکاری و همراهی میکرد.
گروه صفر کم کم تو کارشون جدی تر شدن اما هنوز جذابیت لازم رو نداشتند و دست به تغییراتی زدند و دنبال یک خواننده جدید گشتند که حدود دو سال بعد چستر وارد گروه شد و ورود او همراه بود با تغییر نام گروه از صفر به اصول سرباز دورگه .
چستر قبلا در گروهی به نام گره دیز فعالیت داشت که موفق هم بود ( بعدا در مورد چستر و دیگر اعضای گروه بیشتر براتون مینویسم ).
گروه اصول سرباز دورگه برای اینکه ببینه کاره چستر چطوره براش یک دمو میفرستن تا روش بخونه و صدا گذاری و تنظیمات رو انجام بده چستر هم چونکه به کارش علاقه زیادی داشت به یک استودیوی ضبط میره و در مدت 3 روز فعالیت حرفهای دمو رو آماده میکنه وپس از تماس واعلام این خبر همه از شنیدنش شگفت زده میشن وسپس میگه که باید به کالیفرنیای جنوبی جایی که یک میهمانی به مناسبت روز تولدش گرفتن پرواز کنه . چستر مهمانی رو ترک میکنه و کاری رو که آماده کرده و همه مشتاق شنیدنش هستند رو برای اولین بار از پشت تلفن پخش میکنه بعد از شنیدن همه راضی از نتیجه ازش دعوت میکنن که برای همکاری پیششون برگرده سپس گروه چند تا دمو دیگه هم با کمک چستر آماده میکنه و به وسیله شرکت زومبا کارهای آماده شده رو تکثیر و در اختیار مردم قرار میدن.
حالا دیگه کاره گروه خیلی مورد قبول واقع شده بود و مورد توجه شرکت برادران وارنر قرار میگیرن و با هم قرارداد امضا میکنن وگروه هم که کم کم داشت خیلی معروف میشد به فکر تعویض نام خود میافته تا با گروهی به همین نام یعنی سرباز دورگه اشتباه نشه پس لینکین پارک رو برگزید.
حالا یه نکته جالب هم در مورد نام لینکین پارک که همیشه برام سوال بوده و دنبال جوابش بودم بگم
من همیشه به این فکر میکردم که لینکین پارک اصلا یعنی چی چون اصلا معنی تحت اللفظی نداره شایدم من زبانم ضعیفه خلاصه تو همین خماریها بودیم تا این که تو یه سایت خوندم که ماجراش اینه که این آقای چستر در یک منطقه و پارکی به نام لینکولن پارک در سانتا مونیکا واقع در کالیفرنیا که مخصوص دوره گردها و بی خانمانها بوده زیاد رفت و آمد داشته یعنی پاتوقش بوده و چون از اسمش خوششون اومده گذاشتن لینکولن پارک که البته چون وب سایت لینکولن دات کام هم قبلا به فروش رفته بوده و خریدش هم گرون تموم میشد و اینکه با گذاشتن نام لینکولن بعضی ها فکر نکنن که اینها یک گروه محلی و دوره گرد هستن تلفظش رو که همون لینکین پارک نوشته میشه رو خودشون گذاشتن(اینو از تو سایت یکی از دوستا کش رفتم خیلی براش زحمت کشیده یه سری به سایته بزنید ...)

http://www.gagooli.com

خوب درباره اسمشم حرف زدیم حالا من اهنگاشو معرفی می کنم ... البته الان اهنگای البوم اخرشو (meteora)می گم ... حتما در اپدیت های بعد باقی رو هم می گم ...

1-foreword

2-dont stay *

3-somewhere i belong *

4-lying from you

5-hit the floor

6-easier to run

7-faint **

8-figure.09 *

9- breaking the habit

10-from the inside

11- nobodys listening

12-session

13-numb **

من تو این ۱۳ تا ۵ تارو از همه بیشتر دوست دارم ...  numb .figure.09.faint .somewhere i belong.  dont stay ... باز تو اینا من numb.faint رو از همه بیشتر دوست دارم ....

numb رو قبلا براتون نوشتم حالا ...

" faint "

I am
Little bit of loneliness
A little bit of disregard
A handful of complaints
But I can't help the fact
That everyone can see these scars
I am
What I want you to want
What I want you to feel
But it's like
No matter what I do
I can't convince you
To just believe this is real
So I let go
Watching you
Turn your back like you always do
Face away and pretend that i'm not
But i'll be here
'Cause you're all I got

I am
A little bit insecure
A little unconfident
'Cause you don't understand
I do what I can
But sometimes I don't make sense
I am
What you never want to say
But i've never had a doubt
It's like no matter what I do
I can't convince you
For once just to hear me out
So I let go
Watching you
Turn your back like you always do
Face away and pretend that i'm not
But i'll be here
'Cause you're all I got

I can't feel
The way I did before
Don't turn your back on me
I won't be ignored
Time won't heal
This damage anymore
Don't turn your back on me
I won't be ignored

No
Hear me out now
You're gonna listen to me
Like it or not
Right now

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

شاید باور کردنش واستون سخت باشه ولی لینکین پارک قسمت جدا نشدنی من هستش و

هیچ اهمیتی هم نمیدم که بقیه چی فکر میکنن 
لینکین پارک عشق منه   باور کنین


( البته همونطور که قبلا گفتم سن من واسه عاشق شدن زوده

  یه جا دیدم   حیفم اومد نذارمش تو بلاگم

من تکرار صدای توام

در کوچه پس کوچه های تنهایی

من امتداد سایه تو ام

روی دیوار تکرار هر روز

من جریان فکر توام

روی دریای بی کران کاغذ

من وزش نسیم نفسهای توام

در میان انبوه درختان کسالت

مرا دریاب

من محتاج نگاههای تو ام

ای نگاه بی کران

ای گناه شیرین من

مرا دریاب

we learn to love

we love to live

we live to suffer

 we suffer to die

   we die to relax
 


ما یاد می گیریم که دوست داشته باشیم

ما دوست داریم که زندگی کنیم

ما زندگی می کنیم که رنج بکشیم

ما رنج می کشیم که بمیریم

ما می میریم که راحت شویم
 

 

بابا عجب دردسری دارما 

میگن عوضش کن میگم چشم


میگم میخوام عوضش کنم میگن چرا    من که دیکه  خودم نمیرم تو وبلاگت 



بابا من چه گناهی کردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تا چند ساعت دیگه باید برم کنکور ازاد بدم


نمیدونم


راستی دیشب رفتم  روضه عمه    با سونیک حرف زدم   واقعا ازش خوشم میاد
 همش همین نیست


همونطور که به  سونیک هم گفتم   آدرسشو عوض میکنم   
تا بعد

راستشو بخوای اصلا از نوشتن این مطلب قصدی ندارم 


ن از هر ۳ تا شون خوشم میاد و قبولشون دارم  هم احمدی هم هاشمی  و هم خاتمی  


باور کننین نوشتن این مطلب فقط جنبه سرگرمی داره






فرض کنیم یکی از این سه وضعیت در ایران وجود داشته باشد؛ خاتمی رئیس جمهور باشد، هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور شود، احمدی نژاد رئیس جمهور شود. در این سه حالت چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟

ماشین رئیس جمهور در یک کوچه تنگ بن بست گیر می کند.
خاتمی: همانجا می نشیند تا چهار سال تمام بشود و راننده جدید بیاید و ماشین را از او بگیرد.
هاشمی: از دیوار راست بالا می رود و به کارش ادامه می دهد.
احمدی نژاد: ماشین را منفجر می کند تا دیوار خراب شود، بعد سینه خیز می رود پیش مجتبی.

یک دختر دانشجو برای رفتن سرکلاس چکار می کند؟
خاتمی: دوست پسرش دنبالش می آید و با هم می روند تظاهرات.
هاشمی: دوست پسرش دنبالش می آید و بعد از رفتن به خانه، او را به دانشکده می رساند.
احمدی نژاد: چادر مشکی اش را می پوشد، از پیاده روی زنانه عبور می کند، نیم ساعت منتظر مینی بوس زنانه می ماند، وقتی وارد دانشکده می شود می بیند دانشکده تبدیل به حسینیه شده است.

مسابقه فوتبال ایران و آلمان در جام جهانی چگونه برگزار می شود؟
خاتمی: مسابقه برگزار می شود و ایران یک بر صفر به آلمان می بازد، اما مردم تا صبح در خیابانها می زنند و می رقصند.
هاشمی: به داور یواشکی پول می دهند تا به نفع ایران داوری کند، اما آبروریزی می شود، در نتیجه ایران دوتا گل می خورد ولی مردم به خیابان می روند و می رقصند.
احمدی نژاد: دولت به بازیکنان تیم ملی اعلام می کند که اگر ببرند همه را زندانی می کند، در نتیجه چهار برصفر می خوریم، مردم هم به خیابان می ایند و عزاداری می کنند و از لباس شخصی ها کتک می خورند.

یک پسر جوان برای رد شدن از خیابان چکار می کند؟
خاتمی: منتظر می ماند تا چراغ عابر پیاده سبز شود تا از خیابان رد بشود، اما چراغ عابر پیاده همیشه قرمز است، به همین دلیل می پرد وسط خیابان و تصادف می کند.
هاشمی: پول می دهد تا ماشین ها متوقف شوند و از خیابان رد می شود.
احمدی نژاد: چون ماشین ها در ترافیک مانده اند براحتی از لای ماشین ها رد می شود، اما آنطرف خیابان بخاطر اینکه پسر جوانی است از لباس شخصی ها کتک می خورد.

برای ایجاد یک کارخانه چه باید کرد؟
خاتمی: برای گرفتن مجوز کارخانه یک روزنامه راه می اندازد و در نتیجه قدرت پیدا می کند و مجوز کارخانه می گیرد.
هاشمی: با فامیل یکی از کارگزاران ازدواج می کند، در نتیجه کارخانه دار می شود.
احمدی نژاد: برای گرفتن مجوز ریش می گذارد و یک حسینیه راه می اندازد و یک ماه لباس هایش را نمی شوید، بعد با همان وضع به شهرداری سمنان می رود تا مجوز کارخانه ای را در کرمانشاه بگیرد، در همانجا عضو بسیج می شود و از این طریق سه برابر کارخانه پول در می آورد.

رئیس جمهور قرار است در اجلاس عمومی سازمان ملل حاضر شود.
خاتمی: با خنده وارد می شود، در حین دست دادن به توالت می رود، بعد از بازگشت تکذیب می کند.
هاشمی: به دلیل سردرد سفر را لغو می کند و صادق خرازی را می فرستد به سازمان ملل.
احمدی نژاد: در هنگام ورود به پاریس دستگیر می شود و انتخابات مجددا برگزار می شود.

دو نفر با هم چگونه تلفنی حرف می زنند؟
خاتمی: سلام، درد سرت رفع شد؟
هاشمی: سلام، سردردت رفع شد؟
احمدی نژاد: سلام، تو هنوز زنده ای؟

یک پارتی دوستان جوان چگونه برگزار می شود؟
خاتمی: اکس پارتی برگزار می شود.
هاشمی: پیژامه پارتی با تریاک برگزار می شود.
احمدی نژاد: حسین پارتی برگزار می شود، با سینه زنی .

مردم برای رفتن به پارک چه می کنند؟
خاتمی: به پارک می روند و خوش می گذرد.
هاشمی: به باغ فامیل می روند و از خماری در می ایند.
احمدی نژاد: زنها به پارک مردانه می روند، مردان به پارک زنانه، مواد مخدر در هر دو پارک توزیع می شود.

یک زن برای اینکه از خانه بیرون برود چه لباسی می پوشد؟
خاتمی: مانتو کوتاه با روسری رنگی
هاشمی: مانتو معمولی با روسری
احمدی نژاد: چادر عربی با توسری

دوست داشتن کسی که سزاوار دوستی نیست . اسراف در محبت است

 

برگ هایی از دفتر خاطرات یک غورباقه عاشق

* چهارشنبه :
امروز یک اتفاق غیر منتظره و باور نکردنی زندگی منو متحول کرد
ورود یک گروه چند نفری آدم سکوت مرداب و منو به هم ریخت
آدما از قشری بودن که خودشون اسمشونو گذاشتن دختر
در حالیکه به نظر من هیچکدومشون تر نبودن
همشون بی نهایت خوشگل بودن , با دماغای کوچولوی تراشیده و چشمای درشت
و چیزی که بیشتر منو تحت تاثیر قرار داد دندونای سفیدشون بود که موقع خندیدنشون برق می زد
چیزی که من از داشتن حتی یه دونش محرومم
میون همه اونا یه نفر نظر منو جلب کرد , از همه شون بزرگ تربود و به نظر من با نمک تر
احساس می کردم قلبم داره پوست نازک زیر سینه مو پاره می کنه
اون خودش بود
همسفر آرزوهای زندگی من
در یک لحظه فراموش نشدنی , اون , اومد طرف من و در حالیکه می خندید و حرفای نامفهومی می زد بقیه رو صدا کرد
من از جام تکون نخوردم و عاشقونه بهش چشم دوختم
با یه تیکه چوب منو انداخت توی یه قوطی شیشه ای و درشو بست
شاید به این خاطر به من دست نزد که تنم بوی خیلی بدی می داد
من بهش حق دادم
...


نقل شده از آلبالو

هر سال میگی سال دیگه به خونه بر میگردی
سال دیگش به حرفای سال پیشمون میخندی

سالا دارن میرن و غربت نشینیم هر سال
پیر شدیم از این انتظار غصه و غم این تکرار

عیب نداره دلا هنوز تو سینه ها جونه

موی سفید و آینه صد تا شد و هنوزم
مرغ دلا پر میکشه به سوی آشیونه

تفلکی باور نداره عمر غریبی عمرش
تفلکی باور میکرد عمر سفر عمر اونه

بیخودی از برگشتن به خونه میخونه
....
  بر گرفته از بلاگ آرش

خب   کنکور زبان رو هم دادم  راستشو بخوای خوب شد ولی بدیش اینه که امتحانه آسون بود بنابر این همه خوب دادن

راستی دیروز داشتم با مریم چت می کردم   آدرس سایتو ازم گرفت ( بعد از اون وقایع خودم هم فکرشو نمیکردم  هنوزم بخواد وبلاگ منوبینه
یه چیزه دیگه  : میگفت  اسم منو از بلاگت پاک کن  هر چی گفتم چرا چه ایرادی داره جواب درست و حسابی نداد

فعلا نمیدونم چی کار کنم 

الان وقتی خودم وبلاگمو میخوندم دیدم خیلی چیزا در موردش نوشتم  
تژامیدوارم تو رابطمون  تا ؟یر نداشته باشه   

بلاخره اومد     نمیدونم  کار رستی بود یا نه 


ولی اون منطقی تر از این حرفاست


بلاخره آدرس بلاگ رو به مریم دادم
  نمیدونم  چه طور آدرسو بهش
دادمـ‌        ولی  میدونم پشیمون نمیشم  

 راستی کنکورو دادم   نمی دونم چه طور شد اما امید ارم
   

لعنت به این اوضاع در هم


هیچ چیز معلوم نیست
تا حالا هیچ وقت دعوا اینجوری ندیده بودم  باور کنین بزرگترین مساله زندگیم بود  هیچ وقت دیشب رو فراموش نمیکنم

میدونم از این چیزا تو هیچی نمیفهمی   و خوبیشم همینه  اگه بخوام این  چیزا رو بنویسم وضع برام بدتر میشه  

هیچ وقت دیشب رو فراموش میکنم  وچی فکر

میکردم چی از آب در اومد





اهایییییییییی  ملت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!۱



این چه رسم روزگاره    -0من چی کاره بیدم - 


یکی نیست بگه بچه جون بگه  آخه عوضی تو رو چه به گفتگو در مورد رئیس جمهور
 

برو به زندگیت برس

خب بزار از این به بعد بی تعارف حرف بزنیم  


راستش به این نتیجه رسیدم دادن آدرس وبلاگم به دختر عموم واقعا کار خطرناکی بود و خوب شد که خر نشدم  راستش با این که ازش خیلی خوشم میاد و شخصیتش با بقیه فامیل زیر خاکی ما فرق داره ولی من هنوز شیفتش نیستم و این موجب شده که من نقاط منفی اون رو هم ببرم   به نظر من اون ظرفیت نداشت که ببینه من در موردش چه طور فکر میکنم  و ممکن بود دست به اشتباه بزرگی بزنه و .....

 در ضمن بزار جمعمون خودمونی باشه ( راستش خودم راحت ترم از اینکه با یه آدم که اصلا نمیبینمش مطلب هامو بخونه   تا اینکه نگران باشم و همیشه متن هامو چند بار بخونم   - چه خبره که هالا مریم میخواد وبلاگ منو ببینه ) 


نتیجه :  همون طور که سونیک میگفت هیچوقت ادرس وبلاگتونو به فامیلتون ندین .


در ضمن هیچ وقت زود نتیجه گیری نکنین


راستی قضیه جدید که  فکرم رو مشغول کرده  ایمیل های جدید رد و بدل شده ما ۲ تا بود که   من نوشته بودم اگه نمیخوای با من چت کنی لازم نیست هر وقت من on میشم تو همون لحظه چراقتو روشن بزاری و dc  بشی  و راحت بگو نمیخوام باهات چت کنم    و حضرت والا  ایمیل زدن و به طور علنی ما رو استوانه کردن و فرمودن چت کردن با تو برای من مفید نیست



حالا هر کی راه و روش چت کردن مفید رو داره به ما همی یاد دهد - چرا که مشکل بنده همانا دل شکسته میباشد و قلب پاره پاره شده( آره جون خودم ....)  به هر حال با اینکه اون یه کم نامردی کرد و حتی حاظر نبود بجای اکانت ۱۰۰ ساعته من که بهش داده بودم یه اکانت ۱۰ ساعته بخره  و به من بده ( که اگه یه وقت اون با اکانت من on    بود من خودم بتونم on   شم )
ولی من هنوز از اون خوشم میاد

او و او     الو    اشتباه نکن  عاشقی و این حرفا واسه سن من هنوز زوده و من هم اصلا قصد رابطه    bf و gf
رو ندارم و اصلا علاقه هم ندارم ولی به عنوان یه دختر تو فامیل همیشه باحاش راحت حرف میزدم    

و لی یه چیزه دیگه هم هست   : نباید افراط کرد   :؛ من فکر میکردم اون منو میفهمه و تنها فردیه که تو فامیل اخلاقش شبیه منه و درک میکنه چه خبره ولی ظاهرا اشتباه میکردم



خب   امروزم تموم شد و من هیچ پیشرفتی نکردم فقط امشب  دایی مامانم  اومد خونه ما که واقعا مفید بود   در چند مورد صحبت شد .
اولیش انتخابات که من که قبلا با احمدی بودم ( و امروز فهمیدم طرف تک تیر انداز بوده )  به این نتیجه رسیدم که معین واقعا بهتر از همه و شایسته تره    مخصوصا با شنین حرفایی که تو دانشگاه علم و صنعت تهران زده   

مساله دو کنکوره که واقعا دایی مامانم شور خاصی در من بوجود اورد  مطمئن ام اگه بابام (  یا حتی مریم دختر عموم  - میدونی کی رو میگم-  که اونم کنکوریه و یه رقیب حساب میشه ) 20 ساعت هم باهام حرف میزد اینقدر مشتاق نمیشدم .

فکر میکنم آینده مال منه         



راستی فقط به معین رای بدین ( یاد داشته باشین هر رای که به معین بدین ۱ رای از هاشمی -( همون اکبر .... خودمون ) کم میشه 


تا بعد که نمیدونم کی و کجا باشم bye



یه چیزه دیگه

اگه ممکنه واسم بنویسین آهنگ سایت شما رو یاد چی میندازه




و در ضمن شما اگه جای من بودین آدرس این وبلاگو به فامیلاتون میدادین یا نه  ممنون




منتظر نظراتون هستم           باور کنین برای من خیلی مهمه که شما به این ۲ سوال جواب بدین ...........




خب یه کم آروم شدم   بهتره بنویسم ( نوشتن آرومم میکنه)



از محمد پسر عموم بگم که کاراش واقعا خنده داره 

بعد از خریدن سیستم صوتی واسه ماشینشون که ۸۰۰ هزار تومن ( دست بالاش)  اب خورد حالا نوبت مسافرتش شده
منظورم اینه که دیروز به خانم گفته تا ۶ ماه دیگه میخوا برم آمریکا به نظز مت این پسر عموی ما دیونهست  البته قبلا هر وقت باهاش حرف میزدم دروغ از هیکلش سرازیر میشد   


الانم همون حالتو داره البته احتمالا   



راستی هر کس کد آهنگ روی بلاگ منو میخواد mailبزنه     راستی  حامدم یه خبراییش شده        تا بعد
که معلوم نیست کی باشه و کجا باشم خداحافظ

خیلی عصبانی هستم

حتی فکرشم نمیتونی بکنی که الان در چه حالی هستم   

عصبانی ام بد جوری عصبانیم   از دست زمین و زمان گله دارم  حوصله هم ندارم   از این شانس گند خودم بیزارم

از این زبون لعنتی که هیچ وقت مواقع لزوم نمیتونه حرفشو بزنم  بدم میاد


از خاطره های تلخ   که تو ذهنم مرور میشن متنفرم    

از به یاد اوردن قبرستون تو ذهنم  حال عجیبی پیدا میکنم

از فامیل دل خوشی ندارم از دوست به جایی نرسیدم  و فکر میکنم از درس خوندن هم چیزی نصیبم نشه جر افسوس وقت تلف شده 


با این حال بهترین راه واسه فراموش کردن همه کس و همه چیز اینه که بری یه گوشه و به خودت فکر کنی  



راستی یکی به من بگه من چرا این قدر بد شانسم هر وقت منتظر کسی هستم یه مشکلی پیش میاد  هر وقت به چیزی فکر میکنم اطرافی ها میگن فکرش مشغول  فلانیه 
ولی به خدا این طور نیست

اینا همش ظواهر کاره تو دل من یه آتیشه دیگه وجود داره که بر خلاف تصور بقیه اسمش عاشقی نیست



کار از جای دیگه میلنگه



من تکلیفم با خودم روشن نیست    فقط همین

bezoody khaham nevesht kheily chyza bayad rooshan beshe

خیلی وق بود میخواستم بنویسمملی فرصت نکردم اما حالا میخوام تمام استفاده رو ببرم



خب دیشب مرادی on شد

بعد از این همه وقت جالب بود ولی نشد چت کنم 

خب یه سفر رفتیم چادگان  اطلاعات کاملتر تو همین چند روزه
bye

چون مطمئن نیستم کی دوباره فرصت ÷یدا میکنم مینویسم


دیروز با بچه های خونواده رفتیم سینما فیلم بدی نبود رفتن ما هم جالب بود و جالب تر از همه رفتار مریم برای گرفتن کلید ماشین بابام بود

÷
یه بار هم از دهنش ÷رید که باید کلید رو بدی واقعان خندم گرفت خودشم خندش گرفت یاد اولای خودم افتادم اولا منم همینطوربودم