اینجا کافی نت اونجا کافی نت   همه جا کافی نت   


  بعد از دبی که خیلی  میرفتم کافی نت -حالا نوبت تبریزه--- من الان تو یه کافینت توی سرعین هستم 

میخوام از این به بعد هر وقت رفتم که رفتم مسافرت یه کافی نت هم برم    تا بعد 


خدانگهدار   

به علت مسافرت چند روزی نمیتونم اپدیت کنم انشاا... اگر برگشتم دوباره خواهم نوشت


رلستی یه چیزه دیگه  این بلاگ اسکای واقعا داره حرص ادمو در میاره هر ماه سایتشون قفل  میکنه    شاید منم رتم توی بلاگفا   اما فعلان تا یک ماهه دیگه واسه بلاگ اسکای مشکلی پیش نمیاد

این بن مودی هستش   اهنگ اخریش جالبه اگه بخواین از اینجا میتونین بگیرین

روزا متفاوتن یه روز خوب - یه روز بد و یه روز بدتر

نمیدونم چم شده 

خودمم نمیدونم از خودم چی میخوام
فقط خستم  ----------   خسته
 راستش میخوام یه کم گوشه نشین شم ( یه چیزایی شبیه درویشی و ریاضت )

فعلا مغزم کار نمیکنه  

جالبه مامانم این چند روزه میگه من از وقتی نتیجه کنکورمو فهمیدم یه کم اخلاقم عوض شده  اما واقعا اینطور نیست کنکور اهمیت زیادی  واسم نداره  اما خودم هم میفهمم عوض شدم

خب  همینقدر بنویسم که از دست زمین و زمان شاکی ام

اصلا حوصله ندارم


شاید بعدا دوباره  بنویسم

فقط ۱ مطلب 
خدمت سونیک فوت پدربزرگ گرامیش را تسلیت میگم و امید بقا عمر بازماندگان را دارم .

خب قضیه سونیک تموم شد ( خیلیها بهم میگفتن سر کاریه اما خب هر چی بود مهم بود و حالا هم که تموم شده    )


اسم واقعی سونیک سید محمد هوایی هستش و من خیلی ازش خوشم میاد  همنطور که از خیلی ادمای  دیگه خوشم میاد 
نظر سنجی هم  جالب بود تقریبا ۵۰---۵۰ بود

در اخر دعوتتون میکنم از وبلاگ سونیک بازدید کنید  

راستی یه درد دلم داشتم  : این چه زندگیه که من دارم   .......................................................

اکانت اینترنتم داره تموم میشه - فکر کنم این اخرین باری باشه که بابام اکانت میخره  اخه از بس نشستم سر اینترنت همه شاکی شدن 

اینم ریپورت اکانتم :

Account Balance Time Assigned 510:0 Reminded Time 8:1 Activation Date June 27, 2004 Expiration Date June 27, 2006 Discounts 26:1

بعد از صبح تا حالا  با اینکه تو اینترنت بودم اما اصلا وقت نکردم بیام و سری به دفتر خاطراتم بزنم    اما حالا اینجام و میخوام بنویسم

میخوام از دیروز بنویسم    یه روز خوب و بیاد موندنی   

با اینکه خبر خاصی نبود ولی خیلی خوش گذشت   جالبه نمیدونم چهطور این رفقای ما که سال تا سال به ما زنگ نمیزنن همین دیروز هی زنگ میزدن

بگزریم   با اینکه ز خونه بیرون نرفتیم ولی بیاد موندنی بود   بقیشو بعد مینویسم

امروز عکس حامد و علیرو میخوام بگذارو در ضمن وبلاگ هر دو تا شون تو بلاگم هست


حالا فقط میمونه سونیک :

لینک سونیک هم اضافه شد

خب خیلی دلم نمیخواست الان این مطلبو بنویسم  ( به نظرم بهتر بود این مطلبو میذاشتم بعد از اتمام نظر سنجی میگفتم )  ولی چون خیلی وقته مطلبی ننوشتم میخوام الان بنویسم

میخوام یه لینک واستون بزارم 


یادتونه قبلا گفتم سونیک از نظر من یه روشن فکره ؟؟؟  الان میتونین خودتن ببینین :  این لینک وبلاگ سونیکه   با دیدنش میفهمین که اون طرز تفکر جالبی داره البته الان خیلی مطلب نداره ولی همونش هم ادما رو یه کم به واقعیت نزدیک میکنه    من که واقعا خیلی  از اخلاق و حرفاش خوشم میاد.

ممنون از لطفتون  

اول از همه  روز مادر مبارک 

بعدش تشکر از همه که سر زدین

اخرشم اینکه : با توجه به رقابت فشرده  در نظر سنجاین مساله حیاتی  در مورد سونیک مخصوصا حالا که ۵۰ ۵۰ شده ا شما سرور گرامی عاجزانه درخواست دارم به من حقیر  کمکی نموده - در نظر سنجی شرکت کنید   ----------------- اخه بین خودمون باشه خیای ها هنوز به من میگن که در موردش بنویسم - این دفه محمود هم اظافه شده  -

یه متن جالب : خودم که خیلی باهاش حال کردم



ازش پرسیدم : میدونی زجر آورترین کار دنیا چیه؟ 
نگاهش به دوردست خیره شد...
-در یک شب سرد زمستانی...در اوج غم و بدبختی باشی ولی شاد ترین موسیقی دنیا را بنوازی تا عابرینی چند...سکه ای را از سر ترحم به تو ببخشند

خیلی خوشحال میشم وقتی میبینم بیکارهایی از دانمارک و سوئد المان   فرانسه و یا حتی اسرائیل  میان و بلاگ منو میبینن  تعجب کردم ( اخه این وبلاگ من چه چیز جالبی واسه یه اسراییلی میتونه داشه باشه؟

تقدیم به علی خون که همیشه این اهنگو میخونه::

یه پنجره با یه قفس ، یه حنجره بی هم نفس
سهم من از بودن تو ، یه خاطرس همین و بس

تو این مثلث غریب ، ستاره ها رو خط زدم
دارم به آخر می رسم ، از اونور شب اومدم

یه شب که مثل مرثیه ، خیمه زده رو باورم
میخوام تو این سکوت تلخ ، صداتو از یاد ببرم

بزار کوله بارم روشونه شب بزارم
باید که از اینجا برم ، فرصت موندن ندارم

داغ ترانه تو دلم ، شوق رسیدن تو تنم
تو حجم سرد این قفس ، منتظر پر زدنم

من از تبار غربتم ، از آرزو های محال
قصه ما تموم شده ، با یه علامت سوال

بزار کوله بارم روشونه شب بزارم
باید که از اینجا برم ، فرصت موندن ندارم

میخوام یه مطلب واقعا حیرت اور واستون بذارم که خودم وقتی دیدم سرم سوت کشید    مطمئن هستم شما هم از خوندنش حیرت میکنین  حتی سونیک ( که واسه خودش مخ مطالب اینترنتیه ) هم حیرت خواهد کرد


------------------------------------------------------------------------------------
پیامی برای اینده

برنامه کیو (KEO) که از سوی یونسکو طرح قرن21 شناخته شده است. ابتکار گروهی از دانشمندان فرانسوی و در راس آنها دانشمند و هنرمندی به نام مارک فیلیپ است. او می گوید: این طرح هدیه از مردمان امروز به مردمان فرداست.         این طرح از سال 1994 آغاز شده است و سال آینده به اتمام می رسد. قرار است این ماهواره باگنجینه ای از میراث بشری به شکلی در مدار زمین قرار گیرد که 500 قرن بعد به زمین باز گردد و اسرار زندگی بشر امروز را برای آیندگان برملا کند. اسراری که احتمالاً بسیاری از آنها تا آن زمان گم شده است.         حافظه ای که ماهواره کیو حمل می کند معادل یکصد DVD است. بنابراین جای کافی برای 6 میلیارد پیغام که هر یک 4 صفحه باشد در آن وجود دارد طراحان برنامه می گویند  همه از کوچک و بزرگ و ضعیف و قوی می توانند پیغام خود را به هر زبانی که می خواهند برای آیندگان ارسال کنند از یک دختر در مدرسه در افغانستان گرفته تا یک زندانی محکوم به اعدام در امریکا. کافی است به پایگاه طرح  متصل شوید تا پیغام شما نیز به وسیله کیو برای آیندگان حمل شود. تا کنون هزاران پیغام از طریق این پایگاه اینترنتی و نیز از طریق پست جمع آوری شده است. پیام دهندگان را افراد 4 تا 84 ساله تشکیل می دهند که به بیش از 60 زبان و از 181 کشور جهان پیام های خود را برای این طرح ارسال کرده اند. ماهواره ای که این پیام ها را حمل خواهد کرد در حدود یکصد کیلوگرم وزن دارد و کروی شکل است. دور تا دور آن را چند سپر برای محافظت در برابر تکانهای شدید زباله های فضایی و شهاب سنگ ها فراگرفته است. این ماهواره به وسیله یک موشک روسی یا فرانسوی به فضا پرتاب خواهد شد. کل این طرح هزینه ای بالغ بر 50 میلیون دلار داشته است که بیشتر آن از سوی شرکتهای اروپایی علاقه مند به صنایع فضایی تامین شده است. 50 هزار سال بعد وقتی پوسته ماهواره هنگام بازگشت به زمین باجو برخورد می کند و با نور خیره کننده ای می سوزد دانشمندان کنجکاو آینده که مغز تیتانیومی آن را پیدا خواهند کرد علاوه بر میلیون ها پیغامی که مردم سراسر زمین فرستاده اند این اشیا گران بها را نیز در آن می یابند:  یک قطعه الماس که 3 نمونه گران بها از عناصر حبات بخش زمین درون آن قرار گرفته است: آب دریا هوایی که نفس می کشیم و خاک حاصلخیز و پربرکت. در این الماس یک قطره از خون انسان نیز قرار خواهد گرفت و همچنین بر سطح آن تصویر یک رشته DNA به عنوان امضای عمومی نوع ما حک خواهد شد.  تصاویری از زنان و مردان و کودکان تمام طوایف موجود در آغاز هزاره سوم در زمین تصاویری رنگارنگ از داستان ها و حکایت های شنیدنی را برای مردمان 50 هزار سال بعد بازگو خواهند کرد.  یک ساعت ستاره ای که موقعیت و سرعت گردش تپ اخترهای مختلف را در آسمان نشان می دهد. دانشمندان آینده با محاسبه میزان کاهش سرعت این تپ اخترها می توانند بفهمند که کیو 50 هزار سال سن دارد.  مجموعه ای از دانش و اطلاعات بشری که می توان آن  را یک نسخه معاصر از کتابخاته اسکندریه نامید نیز به وسیله کیو برای آیندگان حمل می شود.

 بالاخره پیام های مردمان امروز برای آیندگان  این پیام ها همانند مجموعه بالا روی دیسک های پوشیده شده از شیشه مخصوص نگهداری می شوند. جنس این شیشه مخصوص و سختی آن به گونه ای است که اطلاعات دیسکها از گزند زمان و مکان مصون خواهند بود.

بدین وسیله از مریم معذرت میخوام

نمیخواستم اذیتت کنم  ببخشین

جمعه 31 تیر 1384


jالان یه داستان جالب واسم پیش اومد

وای میترسم گند زده باشم

الان دارمبا دختر عموم میچتم   نمیدونم چه طوری حرف رفت روی  jojo

قبلا مامانم و مادر بزرگم گفته بودن اون خیلی شبیه دختر عمومه و تو واندازه  همون موقع مامانم گفت : اره خیلی شبیه اونه فقط رنگ موهاش فرق داره  و اندازه  موهای دختو عموم کوتاهتره    

حالا بیا سر خودمون امروز تو چت بهش گفتم تو شبیه اونی فقط اندازه موهات یه کم کوتاهتره   اون بیخبر هم الان فکر میکنه من موهاشو ( یا اصلا خودشو ) دید میزنم   ولی الان میخوام بهش بگم اخه ممکنه فکر کنه من ادم بدی هستم     

تنهایی آن سان که سایه ات با تو گاه آید و گاهی نمی آید در بی پناهی ها

اه خیلی بده ادم یه مطلب بنویسه بعدش save نکنه 

واقعا همه جام سوخت

_{با این حال خلاصه مطلبی که میخواستم بگم رو مینویسم  
مطلب راع به محمد بود و اینکه م نمیدونم چرا عمو اصغر الکی به اون گیر میده  واقعا دلم به حالش سوخت ( اخه امروز خونه ما جلسه هیت مدیره بود و اون بد جور کوبیده شد )  بعدا بیشتر توضیح میدم ـ البته هنوز به حرفای قبلیم راجع به اون عقیده دارم ـ}

یه چیز دیگه هم حیفه :

حیفه بیای تو وبلاگ من و در نظر سنجی شرکت نکنی   اخه بابا چی میشه اگه بگی نظرت راجع به سونیک چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

راستی میواستم یه چیزه دیگه رو بگم  واسه اونا که عشق ماشینن

ادم حسابی  بی گواهینامه پشت ماشین بشینین بهتر از اینه که یه گواهینامه جعلی با اسم یه نفر دیگه داشته باشین  حیفه

نظراتتون راجع به بلاگ چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خسته شدم از بس گفتم بابا محض رضای خدا در نظرسنجی بلاگ شرکت کنین/.