سلام به همه
بازم برگشتم ولی ......


خب بزار خومونی حرف بزنم برگشتم ولی با دل پر


دلم بد جوری گرفت

بدجوری موندم بین هوا و زمین   

آخه این چند روزی که ننوشتم خیلی چیزا عوض شده
بهره اول مهماشو بگم :

۱  اول از همه تصمیم گرفتم یه روزی همه بد بختی های خودم و خانوادمونو  تو همین وبلاگ 
  بنویسم


هدف از این کارم چند چیزه ولی فعلان اینو بگم که نمیخوام بقیه بچه هایه کلاسمون فکر کنن بچه پولداره کلاس واقعان هیچ غمی نداره
( باور کنین دلم میخواست جای خیلی آدمای بی پول دیگه بودم ولی این وضعم نبود )

۲  تصمیم گرفتم آروم آروم بشینم سر درسام   ـ( کم کم دارم یاد کنکور می افتم)

۳ بعد از دیدن یه فیلم تو سینما تصمیم گرفتم از هر کسی خوشم اومد به این راحتیها  ولش نکنم (اسم فیلمه شاخه گلی برای عروس بود)


۴  به نظرم بعضی دوستام(مثلان حامد یه کم پر رو شده)پررو شدن  بعضی موقع ها لازمه یه کم روشونو کم  کنم   به نظرم لازمه یه کم رفغا رو کم کنم (آخه تازگیا  فکر میکنم زیادی محل بهشون میزارم او نه یه وقت فکر نکنین خود خواهم یا مغرورم     اصلا این صحبتها نیست  
راستشو بخواین من خودم خیلی بهشون پیله میشدم و هی بهشون زنگ میزدم و الان فکر میکنم مزاحمشون بودم  و دیگه لازم نیست مثل قبل خیلی بهشون وابسته باشم )

در باره دوستام بعدان بیشتر توضیح مید
( لطفان نتیجه گیزی زود هنگام نکنین  )

شبه  دیگه بهتره برم


راستشو بخواین الان دارم به مورد ۳   فکر میکنم     (  ما که آخرش جرات نکردیم
 اخرشم تنها میمونیم )


نظرات 1 + ارسال نظر
رژمان چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:29 ب.ظ http://ocean-blue.blogsky.com

قرار هم نیست اکه از کسی خوشتون اومد به همین راحتیها ولش کنید .امدوارم مضعت هم بهتر شه !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد