تغریبا دارم زورهای آخر رو میزنم  دیگه وقتی میام تو اینترنت نمیدونم واسه چی اومدم  
دیگه وقتی انلاین میشم نمیبینم چراغ چه کسایی روشنه 
دیگه وقتی میام تو اینترنت منتظر کسی نمیمونم
دارم زورزیادی میزنم

مطالب اخر:


1- سفید ؛


یه لوح سفید چه خاصیتی داره ؟
فیزیکدونا می گن که صفحه ی سفید رنگ ، هر نوری با هر رنگی که بهش تابیده بشه رو بازتاب می ده

بدون ایجاد تغییر محسوسی در رنگ اون نور

یعنی سطح سفید رنگ ، هیچ طیف نوری رو جذب نمی کنه

پس رنگش با تابوندن نورهای رنگی عوض می شه !!!

یعنی اگه رنگ قرمز بهش بتابه ؛ از روش بازتاب پیدا می کنه و اون سطح رو قرمز می بینیم

این به نظر مسیح خیلی جالبه

چون جسم سفید رنگ با این که هیچ رنگی رو جذب خودش نمی کنه

ولی رنگش تو دیده ی ما عوض می شه ...

 

2 - سیاه ؛


سیاه از این نظر برعکس سفیده

یعنی تقریبا دست رد به سینه ی هیچ یک از اجزای طیف  نور نمی زنه

همه رو به خودش جذب می کنه

و دقیقا به همین خاطره که تو رنگش یه نوع ثبات دیده می شه

 

3 - یه دیدگاه ؛


می شه این طور تعبیر کرد که سیاه ناقصترین رنگه و همه ی رنگهای نورهای مختلفو نیاز داره و تو خودش حبسشون می کنه

ولی سفید بی نیازترین رنگه و از همه ی رنگها گذشت می کنه و اونا رو به سمت دیگرون بازتاب می ده

 

4 - یه دیدگاه دیگه ؛


می شه این طور تعبیر کرد که سفید هیچ جاذبه ای نداره و نمی تونه هیچ رنگی رو جذب خودش کنه و اونا رو دفع می کنه

و لی سیاه پر جذبه ترین رنگه و هر نوری به طرفش بره فورا جذبش می شه

 

5 - بازم یه دیدگاه ؛


می شه این طور تعبیر کرد که سیاه مقتل نوره و هر نوری با هر رنگی بهش تابیده بشه از بین می ره

ولی سفید به نورهایی که به طرفش می رن از طریق بازتابوندنشون ؛ عمری دوباره می بخشه و بهشون فرصت می ده که به اجسام دیگه هم بتابن

 

6 - بازم یه دیدگاه دیگه ؛


می شه تعبیر کرد که سفید گنجایشش تکمیل شده و ظرفیت پذیرش رنگهای دیگه رو نداره و خودشو کاملترین می دونه

ولی سیاه دریای بی پایانی از ظرفیته !! و با خوشرویی و سخاوت و اشتیاق فراوون و تموم ؛ پذیرای همه ی رنگهاست

 

7 - دیگه دیدگاهی هست ؟


می شه این طور تعبیر کرد که سیاهی یه مردابه که هر نوری بهش برسه می گنده و فاسد می شه و توان ادامه ی راهو از دست می ده

ولی سفید مثل یه استراحتگاهه برای نورهای خسته ای که بهش می رسن تا دمی در آغوشش آروم بگیرن و بعد با قوت و شدت بیشتری به مسیرشون ادامه بدن

 


8 - دیگه دیدگاه دیگه ای هست ؟!!


می شه این طور تعبیر مرد که تموم نورهایی که به سطح سفید رنگ می رسن ازش متنفر می شن و با شدتی بیش از پیش ، ازش فرار می کنن

ولی تموم نورهایی که به سطح سیاه می رسن عاشقش می شن و دیگه دلشون نمیاد ازش دل بکنن و تا ابد پیشش می مونن

 

9 - دیدگاههای دیگه ؛


همون طور که به تعداد آدما راه هست برای رسیدن به خدا !!!
همون طورم حداقل به تعداد آدما تعبیر هست برای این مفهوم

دوست دارم بقیه ی تعبیرا رو از قلم زیبای دوستام بخونم


...

 

10 - سیاهی ؛


چرا از سیاهی بدت میاد ؟

چون نمی تونی تشخیص بدی که چیه ؟

یا توش چیه ؟

هر چی که نمی شناسیش شایسته ی نفرته ؟

اگه یه جایی تو فضا باشه که هر نوری به طرفش می ره شیفته ی اونجا بشه و دیگه به زور دگنک (؟!) هم نشه بیرونش کرد ؛

فکر می کنی از دور چه شکلی و چه رنگی به نظر میاد ؟

یه چیزی می شه مثل سیاهچاله های فضایی ؟

هر کی از دور می بینتش یا وصفشو می شنوه تنش به لرزه میفته

و احساس تنفر بهش دست می ده ؟

چون هیچ نوری تا حالا از اونجا دل نکنده تا بیرون بیاد و برای بقیه تعریف کنه که اونجا چه خبره ؟


...
..
.

البته

و صد البته

اینم

فقط

یه دیدگاهه


بازم می شه از زاویه های جدیدی (؟!) به موضوع نگاه کرد

...

 


نظرات 2 + ارسال نظر
sogol سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 03:48 ب.ظ http://guilty.blogsky.com

salam matalebet jaleb bood be manam sar bezan bye

[ بدون نام ] چهارشنبه 20 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:32 ب.ظ

az kasaee ke ba didgahe taze va motefavet negah mikonan khosham miad
har chand az baghie badam nemiad
kheyli jaleb bood mamnoon

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد