سه نفر ایرانی | |
فرضیه: سه نفر ایرانی در موقعیتهای مختلف قرار میگیرند. آنها در این موقعیتها چه خواهند کرد؟ 1- در یک کوپه قطار در فاصله وین تا فرانکفورت، روی سه صندلی کنار هم: هر کدام یک کتاب یا مجله فرنگی دستشان می گیرند که معلوم نشوند ایرانیاند و برای احتیاط موبایلهای خود را هم خاموش میکنند. و در صورت امکان جایشان را عوض میکنند و توی دلشان میگویند: خاک بر سر! نمیخواست بفهمم که ایرانیه. 2- در هنگام سوار شدن به هواپیما از ایران به پاریس: بلافاصله با هم دوست میشوند و میخواهند ببینند کدامشان زبان فرانسه را خوب میداند و میتواند کمک کند تا خودشان را در پاریس به مقصد برسانند. 3- در هنگام سوار شدن به هواپیما از پاریس به تهران: به تدریج با همدیگر دوست میشوند و میخواهند بفهمند کدامشان عنصر حکومتی است و آیا در فرودگاه مهرآباد برایشان دردسری درست می شود یا نه . 4- در هنگام سوار شدن در یک تاکسی در تهران: اول در مورد افزایش قیمت ماشین و خانه بحث میکنند و بعد کمکم بحث به درگیریهای دانشجویی میرسد و بعد پشت سر خاتمی حرف میزنند و آخرین خبرهای بیبیسی را به هم میگویند و بعد معلوم میشود که یکیشان بعد از سالها از آمریکا به ایران برگشته است و دوتاشان بعد از سالها قصد دارند از ایران به آمریکا مهاجرت کنند. 5- در هنگام ورود به یک پارتی شبانه: اول در مورد سیاست حرف میزنند، بعد از مدتی همه با هم به این نتیجه میرسند که سیاست چیز مزخرفی است و یکی از آنها یک قطعه باخ میگذارد و بعد در مورد پینک فلوید بحث میکنند و موزیک راک میگذارند، بعد سرشان گرم میشود و یواش یواش رپ گوش میکنند و کمکم نوبت جلالهمتی میشود و بعد کسانی که بههوش هستند کسانی را که بیهوش شدهاند به خانه میرسانند |