خب خیلی وقته که اپ درستو حسابی نکردنم.. از یه طرف امتحانات نزدیکه از طرف دیگه اصلا ان نمیشم و در ضمن متن جالب هم گیر نمیارم.....  خیلی وقته که از اشناها هم خبری نیست... 

حیف که خیلی از حرفام رو نمیشه اینجا بنویسم.. ممکنه ملت شاکی بشن..

 و اما امروزی:  از  علیرضا :

اگر آینه های تو دلت یکی یکی شکسته شد. اگر پنجره قلبت به روی نور بسته شد. اگر که تو تاریکیها موندی. اگر که اون همه خاطره ها فراموشت شد! غصه گذشته ها رو نخور. اگر که دلت می خواد تا بدونی اون که دوسش داشتی کجاست، اگر هنوز فکر می کنی بهشت خدا اون بالا بالاها تو آسموناست! بدون که داری اشتباه می کنی. چون آدرسش انقدرها هم دور نیست.
غصه نخور عزیز من. راه پیدا کردنش خیلی راحته. فقط پاشو پنجره ها رو بازکن، بازم مث گذشته ها یک جور دیگه به آسمون نگاه کن. دوباره به یادبیار.به خاطرت بیار که واسه مسافرا، زندگی فقط یه فرصته. اگر نگات اون رو نمی بینه واسه اینه که رسم زمونه همینه! اما تو نکنه کم بیاری! دریچه قلب و خیالت رو بازکن. تصورش کن، بازم بهش نگاه کن!
 خیلی آسونه ها،بازم کمک می خوای؟؟ عزیزجون(!) یه لحظه چشماتو ببند... خوب بهش نگاه کن! می شنوی؟ ... :
یه لحظه چشماتو ببند ببین چقدر دوست دارم
شبا که خوابت نمیره منم به یادت بیدارم
گریه نکن برای من رسم زمونه همینه
من هنوزم پیشتم نگاه تو نمی بینه....

« من از رگ گردن به شما نزدیکتر هستم... »

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد